ارتش ايران، قويترين ارتش خاورميانه
 
بهترین ها
شنبه 6 مهر 1392برچسب:, :: 20:19 ::  نويسنده : k.h

با امير احمدرضا پوردستان، فرمانده نيروي زميني ارتش

امام ‌خميني‌(ره)‌ در 28 فروردين 58 روز 29 فروردين را به عنوان روز ارتش نامگذاري كردند و از همان سال به بعد هر ساله اين روز به عنوان نمادي براي نمايش قدرت و توان ارتش جمهوري اسلامي ايران و پاسداشت ملت از دلاورمردي‌هاي ارتش در دوران انقلاب و جنگ تحميلي، بزرگ داشته مي‌شود. به مناسبت همين روز با امير احمدرضا پوردستان فرمانده نيروي زميني هم‌صحبت شديم تا برايمان از دستاوردها و فعاليت‌هاي ارتش بگويد. امير پوردستان پيش از مسووليت فعلي‌اش در سمت‌هايي چون رياست دانشگاه افسري امام علي(ع)‌ و نيز فرمانده ارشد ارتش در استان‌هاي فارس و كهگيلويه و بويراحمد فعاليت داشته است. وي 100 ماه سابقه حضور در مناطق عملياتي دفاع‌مقدس را داشته كه عمده آن در لشكر 92 زرهي خوزستان بوده است.

 

دود 20 سال از پايان جنگ تحميلي مي‌گذرد. براي شروع مصاحبه، درباره فعاليت‌هاي ارتش و نيروي زميني در طول اين 20 سال بفرماييد.

جنگ در سال 67 با پذيرش قطعنامه با تمام فراز و فرودي كه داشت به نوعي فروكش كرد؛ البته براي يگان‌هاي نيروي زميني خيلي تفاوتي نكرد، چراكه خيلي از يگان‌هاي ما در همان سنگرهاي عزت و شرف در مرزهاي غرب و جنوب غربي كشورمان باقي ماندند. براي خيلي از يگان‌ها اين مقطع فرصتي بود كه بيايند و خودشان را بازسازي بكنند. فرصت پس از جنگ فرصتي براي يگان‌ها بود كه به تجهيزات، ادوات و قسمت‌هايي كه در جنگ آسيب‌ديده بودند، رسيدگي كاملي داشته باشند. به همين علت اولين حركت يگان‌هاي ارتش جمهوري اسلامي ايران پس از جنگ، بازسازي تجهيزات و ادوات خودشان بود. در ضمن اين‌كه در كنار اين بازسازي تجهيزات و ادوات، بازسازي روحي و رواني كاركنان نيز مد نظر قرار گرفت. اين كار به لطف خدا با شدت و قوت خوبي ادامه پيدا كرد. پادگان‌هايي كه در جنگ آسيب‌ديده بودند شروع به مرمت و بازسازي كردند. تانك‌ها، نفربرها، خودروها و بالگردها شروع به بازسازي كردند. اين اولين مرحله‌اي بود كه يگان‌ها بعد از جنگ در دستور كار خودشان قرار دادند؛ اما همان‌طور كه رهبر معظم انقلاب اسلامي فرمودند جنگ براي ما يك دانشگاه بود. يعني ما در كتب نظامي خودمان به خيلي از آموخته‌ها رسيده بوديم كه حاصل تجربيات جنگ جهاني اول و دوم بود كه عمدتا ترجمه شده كتاب‌هاي آمريكايي بود. جنگ دريچه‌ها و دروازه‌هاي ديگري را به روي ما باز كرد. به همين علت پس از جنگ افراد خوش‌ذوق و صاحب نظر نيروي زميني و ارتش جمع شدند تا تجربيات جنگ تحميلي را استخراج و كلاسه كنند و در كتب نظامي ما بياورند كه الحمدلله اين كار انجام شد و يكي از دستاوردهاي ارتش جمهوري اسلامي ايران و مشخصا نيروي زميني بعد از جنگ تجربياتي بود كه ما در طول جنگ تحميلي به دست آورديم كه آن را در بخش‌هاي زرهي، پياده نظام، توپخانه و هوانيروز استخراج كرديم و به دانشجويانمان آموزش مي‌داديم. اين مقطع ادامه داشت تا اين‌كه پس از حادثه 11 سپتامبر باب جديدي در مقابل نيروهاي مسلح ما گشوده شد و فضاي امنيتي جديدي بر دنيا حاكم و الفاظ و ادبيات جديدي وارد فرهنگ نظامي جهان شد كه از جمله آنها مي‌توان به جنگ ناهمتراز و جنگ ناهمگون اشاره كرد. ما جنگ اول و دوم خليج فارس و جنگ افغانستان را به دقت مرور و رصد كرديم و حاصل چندين هزار نفر ساعت كاري كه در اين مورد انجام شد، اين بود كه ما در نوع نگرشمان به نيروهاي فرامنطقه‌اي كشورمان تغييراتي بدهيم و آموخته‌هايي كه از اين جنگ‌ها به دست آورده‌ايم را در كتب نظامي‌مان پياده كنيم و آنها را به دانشجويانمان آموزش دهيم و حتي اين آموخته‌ها را در رزمايش‌هايمان اجرا كنيم. الان رزمايش‌هايي كه ما برگزار مي‌كنيم براساس آموخته‌هايي است كه از اين جنگ‌ها به دست آورده‌ايم و شناختي است كه ما از نيروهاي فرامنطقه‌اي داريم. فكر مي‌كنم يكي از مهمترين دستاوردهاي پس از جنگ همين باشد كه ما تجربيات خيلي زيادي از اين جنگ‌ها به دست آورده‌ايم. حتي سبب شد به كارگيري سلاح‌هايمان را هم تغيير دهيم و برخي سلاح‌هاي ابتكاري در اين نبردها را پيش‌بيني كرده و به كار بگيريم؛ بنابراين اينها بخش مهمي از دستاوردهاي ارتش و نيروي زميني بعد از جنگ بود. ضمن اين‌كه ما به مقطعي رسيديم كه در شرايط تحريم اقتصادي قرار گرفتيم و سلاح به ما داده نمي‌شد. در اين مقطع روي به كارگيري سلاح‌ها و نوآوري سلاح‌هايي كه مورد استفاده در نيروهاي زميني، دريايي و هوايي بودند كارهاي خيلي زيادي انجام شد. در همين خصوص با ارتباط نزديك و تعامل بسيار خوبي كه با مراكز علمي و دانشگاهي كشور برقرار شد و با كمك فكري و علمي كه از آنها گرفته مي‌شد توانستيم در بومي‌سازي سلاح‌هاي مورد نياز خودمان تحولي ايجاد كنيم و اين سلاح‌ها را به صورت الگو ساخته و به صنايع دفاعي كشور ارائه كنيم تا آنها را به توليد انبوه برسانند. در بخش ديگر دستاوردها مي‌توان به آمادگي ارتش براي كمك‌رساني در حوادث و بلاياي غيرمترقبه اشاره كرد كه در اين مرحله هر موقعي كه نياز بوده به شايستگي حضور پيدا كرده است. اگر بخواهم به طور فهرست‌وار به برخي ديگر از فعاليت‌هاي نيروي زميني اشاره كنم بايد به توجه عميقي اشاره كنم كه براي گسترش فرهنگ نماز و تقويت بنيه‌هاي اعتقادي و ديني كاركنان شده است. در ارتباط با توسعه فعاليت‌هاي قرآني نيز گام‌هاي بسياري برداشته شده است و صدها نمازخانه و مسجد در پادگان‌ها احداث شده است و سربازان در اين مساجد و نمازخانه‌ها آموزش‌هاي ديني را فرامي‌گيرند و بنيه‌هاي ديني و اعتقادي آنها محكم مي‌شود. در ارتباط با حفظ و اشاعه فرهنگ دفاع مقدس فعاليت‌هاي زيادي انجام شده است. ما راويان زيادي را تربيت كرده‌ايم كه آنها در ايام عيد و تابستان‌ها در مناطق مرزي حاضر مي‌شوند و رشادت‌ها و دلاوري‌هاي دوران جنگ تحميلي را روايتگري مي‌كنند. در ضمن دانشجويان مدارس نظامي خودمان را نيز به آن منطقه‌ها مي‌بريم تا در حال و هواي دوران جنگ قرار بگيرند. در كل بايد بگويم به لطف خدا حركت ارتش جمهوري اسلامي ايران بعد از جنگ و دفاع مقدس، يك حركت رو به جلو بوده است كه در تمام زمينه‌ها انجام شده كه هركدام آنها مصاديق بسيار زيادي دارد كه اگر بخواهيم به همه آنها اشاره كنيم طولاني خواهد شد.

شما در بخشي از صحبت‌هاي خود به تغيير فضايي اشاره كرديد كه پس از حادثه 11 سپتامبر به وقوع پيوست. درباره ويژگي‌هاي فضاي جديد و نوع تهديدات در اين فضا بيشتر توضيح دهيد.

در شرايط بعد از حادثه 11 سپتامبر كلا فضاي امنيتي جديدي بر جهان حاكم شد و تهديدات از حالت همتراز به حالت ناهمتراز و ناهمگون تغيير شكل داد. يعني ما با يك دشمن همتراز روبه‌رو نبوديم، بلكه دشمن ما دشمني بود كه از سلاح‌هاي فوق مدرن و تجهيزات به روزي برخوردار بود و از تاكتيك‌هاي نوين بهره مي‌برد و قدرت و توان بالايي داشت كه اين قدرت و توان فوق‌العاده‌، با قدرت بسيار بالاي هوايي نيز پشتيباني مي‌شد. نوع تهديداتي كه ما با آنها روبه‌رو بوديم، چنين تهديداتي بود؛ اما ما با رصد كردن چنين تهديداتي و مشخص كردن نقاط ضعف و قوت نيروهاي دشمن، راه‌هايي را كه مي‌توانيم به اين دشمنان ضربه بزنيم، تعيين كرديم. گام بعدي ما اين بود كه اين مطالب را در دكترين دفاعي خودمان و در تاكتيك‌هاي به كارگيري سلاحمان پياده كرديم. براي ما مشخص شد يك نيروي فرامنطقه‌اي چه نقاط ضعف و قوتي دارد و بدين ترتيب مي‌توانيم از نقاط قوت دشمن دوري كنيم و با آگاهي در نقاط ضعف دشمن به او ضربه بزنيم. تاكتيك‌ها را هم براي خودمان ترسيم كرديم و براساس اين تاكتيك‌ها سلاح‌هاي مورد نظر خودمان را هم ساختيم.

تا مدت‌ها پس از حادثه 11 سپتامبر ما با چنين فضايي روبه‌رو بوديم، اما به اعتقاد من اين فضا در حال حاضر تغيير كرده است، چراكه تهديدات دشمنان، سخت‌افزاري نيست، بلكه به تهديدات نرم‌افزاري تبديل شده است. تغيير تهديدات به اين معنا نيست كه نيروهاي نظامي از فعاليت‌ها و آموزش‌ها و استمراري كه در كارشان در ارتباط با حفظ و ارتقاي آمادگي رزمي داشتند كنار بكشند و به كارهاي فرهنگي بچسبند.

يك نيروي نظامي در هر شرايطي بايد خودش را آماده نگه دارد و توان رزمي خود را ارتقا دهد؛ اما فضايي كه الان حاكم است و آن چيزي كه استنباط مي‌شود اين است كه تهديدات دشمنان، تهديدات نرم است، زيرا به اين نتيجه رسيده‌اند كه راهكار نظامي، راه‌حل مشكلات آنها نيست. آنها در عراق و افغانستان راهكار نظامي را تجربه كردند و ضربات سختي خوردند و هنوز هم اين ضربات ادامه دارد، بنابراين به اين نتيجه رسيدند كه باز كردن جبهه نظامي ديگري براي آنها مقرون به صرفه نيست. ضمن اين كه نبرد 33 روزه و نبرد 22 روزه هم درس مضاعفي شد كه آنها با راهكار نظامي به اهداف خود نمي‌رسند، لذا تهديدات نرم را در دستور كار خود قرار دادند كه ساز و كار تهديدات نرم نيز تعريف شده و مشخص است.

آيا ارتش در زمينه مبارزه با تهديدات نرم هم فعاليتي دارد؟

ما خودمان را براي مقابله با هر دشمني آماده مي‌كنيم. وظيفه ارتش جمهوري اسلامي ايران و نيروي زميني، مقابله با تهديدات است. آن چيزي كه يك نيروي نظامي بايد برخوردار باشد آمادگي براي مقابله با تهديدات نظامي است. ما وقتي كه روي ارتقاي توان رزمي و آمادگي‌هاي دفاعي خودمان كار مي‌‌كنيم باعث ايجاد بازدارندگي در دشمن مي‌شويم.

اين وظيفه‌اي است كه به عهده نيروهاي نظامي است، اما تهديدات نرم، ساز و كار خودش را دارد و يكي از مولفه‌هايي كه دشمنان در تهديدات نرم در ابعادي گسترده از آن استفاده مي‌كنند عمليات رواني است. عمليات رواني يكي از مولفه‌هاي اصلي تهديدات نرم دشمنان است. بدين شكل كه با بزرگ نشان دادن توانمندي‌هاي خودشان و تحقير توانمندي‌هاي طرف مقابل، كاري مي‌كنند كه كشور مقابل، سلاحش را به زمين گذاشته و دست‌هاي خود را به نشانه تسليم بالا آورد. اشاعه اعتياد و بي‌بندوباري و فساد از ديگر تهديدات نرم هستند.
تهديدهاي رژيم صهيونيستي براي بازگرداندن اعتماد به نفس به ارتش اين رژيم انجام مي‌شود

حالا اگر بخواهيم نقش نيروهاي نظامي را در مقابله با اين تهديدات بررسي كنيم بايد بگويم به اعتقاد من، دستگاه‌هاي فرهنگي و دستگاه‌هايي كه در اين ارتباط هستند مهم‌ترين وظيفه را در اين حيطه به عهده دارند. ما در بخش خودمان كه ارتقاي توان رزمي و رصد كردن لحظه به لحظه دشمنان است، هرگز كوتاهي نمي‌كنيم و آمادگي داريم، اما احساس مي‌كنيم در بعد تهديدات نرم، دستگاه‌هايي كه وظايف فرهنگي و اطلاع‌رساني را به عهده دارند نقش پررنگ‌‌تري دارند و بايد حضور فعال‌‌تري در صحنه‌ها داشته باشند تا با كمك يكديگر بتوانيم اين تهديد دشمن را هم خنثي كنيم.

در بعضي خبرها، شما از پدافند لايه به لايه سخن گفته‌ايد. در مورد اين نوع پدافند بيشتر توضيح دهيد.

يكي از تاكتيك‌هاي اصلي دشمنان، سرعت و عمليات هلي‌برن آنهاست. دشمن فرامنطقه‌اي ما اين توانمندي را دارد كه به عمليات‌هاي خودش عمق بدهد و از عمليات هلي‌برن و نيروي هوايي خودش بخوبي استفاده كند.

ما اگر بخواهيم يك دفاع خطي را در مقابل اين دشمن داشته باشيم بدون شك با اولين حمله‌اي كه صورت مي‌گيرد اين خط شكسته مي‌شود و دشمن مي‌تواند تا عمق كشور ما نفوذ كند.

به همين علت ما با توجه به شناختي كه از دشمن داريم، گلوگاه‌ها را مشخص كرديم، چون دشمن ما متكي به جاده حركت مي‌كند و ناچار است از گلوگاه‌ها عبور كند. گلوگاه در تعريف نظامي، مسيري است كه حركت دشمن كند و كاناليزه مي‌شود و در اين مسيرها، نيروهاي تامين دشمن از ستون او دور مي‌شوند. ما اين گلوگاه‌ها را شناسايي و در اين مناطق تمامي زمين را براي دشمن ناامن كرده‌ايم. يكي از تاكتيك‌هاي ما در نبرد ناهمتراز، زمين مسلح است؛ يعني ما تمام سطح زمين را براي دشمن ناامن مي‌كنيم.

آن هم نه به وسيله نفر بلكه به وسيله سلاح هوشمند. با اين تدبير، هر بوته و خاشاك و هر سنگي مي‌تواند براي دشمن يك تهديد باشد. پدافند لايه به لايه به اين معناست كه ما لايه به لايه، اين لايه‌هاي دفاعي را چيده‌ايم و دشمن براي عبور از هر يك از اين لايه‌ها بايد تلفاتي را بپذيرد، در حالي كه يكي از نقاط ضعف دشمن، پذيرش تلفات است. ما مي‌بينيم كه وقتي يك سرباز نيروهاي فرامنطقه‌اي در عراق يا افغانستان كشته مي‌شود جنجالي در كشور متبوع اين نيروها شكل مي‌گيرد و ما از همين نقطه ضعف دشمن استفاده مي‌كنيم. يكي از اهداف ما در رزم ناهمتراز، وارد كردن تلفات انساني به دشمن در صورت تهاجم است و تاكتيك پدافند در سطح و پدافند لايه به لايه براي وارد كردن تلفات انساني به دشمن متجاوز است تا ما بتوانيم از اين نقطه ضعف آنها استفاده كنيم.

ارتش جمهوري اسلامي ايران و به طور خاص نيروي زميني چه نوآوري‌هايي در دوران پس از انقلاب اسلامي داشته است؟

سابقه بحث نوآوري‌ها در نيروي زميني و ارتش به ابتداي انقلاب باز مي‌گردد.

ارتش كشور ما پيش از انقلاب اسلامي، يك ارتش وابسته بود و توسط مستشاران اداره مي‌شد.

اين قضيه شامل تمام ابعاد ارتش مي‌شد و چه در بعد تفكرش كه برخي متفكر، كارهاي نرم‌افزاري را انجام مي‌دادند و چه در بخش‌هاي سخت‌افزاري كه يك سري مستشار بودند كه تجهيزات را اپراتوري مي‌كردند، ارتش ما به بيگانگان وابسته بود.

حدوث انقلاب اسلامي باعث شد اين مستشاران ايران را ترك كنند و به كشور خودشان بازگردند. احساس آنها اين بود كه با رفتن مستشاران، تجهيزات ما بر زمين مي‌ماند و كسي نيست كه آنها را اپراتوري كند و بدين ترتيب جمهوري اسلامي ايران تسليم مي‌شود و دست‌هاي خود را بالا مي‌آورد و ناگزير مي‌شود تا از مستشاران بخواهد براي اپراتوري و راهبري تجهيزات به ايران بازگردند. غيرت، همت و اراده جوانان ايراني سبب شد آنها وارد شوند و خودشان اين تجهيزات را اپراتوري كنند.

وقتي اين تجهيزات نياز به تعمير پيدا مي‌كرد متخصصان كشورمان آنها را از هواپيما گرفته تا تانك و نفربر باز مي‌كردند و ابتداي كار از تعويض قطعه شروع كردند. زماني كه قطعات تمام شد و ما در شرايط تحريم قرار گرفتيم و هيچ قطعه‌اي به ما فروخته نمي‌شد، نهضت قطعه‌سازي آغاز شد كه قطعات در داخل كشور و توسط خود نيروهاي نظامي و صنايع داخلي ساخته مي‌شد.

نيروي زميني هم افتخار دارد كه بيش از 200 هزار نوع قطعه را توسط متخصصان خود توليد كرده است. ساخت اين قطعات، وسعت بيشتري پيدا كرد و با حالت مونتاژ كنار يكديگر قرار گرفت و از طريق مهندسي معكوس، سلاح‌هايي توليد شد و بدين ترتيب نيروهاي نظامي ما، نخبگان و صنعتگران ارتشي ما به اين اعتماد به نفس رسيدند كه خودشان مي‌توانند تجهيزات مورد نياز خود را تامين كنند.

به عنوان مثال در نيروي زميني، تانك ذوالفقار و نفربر صياد توليد شد. در نيروي هوايي جنگنده صاعقه توليد شد و در نيروي دريايي ناو و ناوچه و سلاح‌هاي كامپوزيتي زيادي توليد شد كه نمونه‌هايي از آنها را ملت عزيز ما در رژه‌هاي نيروهاي مسلح مشاهده كرده و مي‌كنند.

اين مسير نوآوري و ابداع همچنان ادامه دارد و تجهيزات فراوان ديگري توليد شده است كه به لحاظ طبقه‌بندي از ذكر نام آنها خودداري مي‌كنم؛ اما مساله‌اي كه مي‌خواهم بر آن تاكيد كنم اين است كه مسير ابداع و نوآوري تعطيل نشده است و روز به روز در حركتي رو به جلو در حال شكوفايي است و هرروز پرده جديدي از اين صحنه نوراني در مقابل ديد نظاميان ما در كشور باز مي‌شود.

اگر بخواهيم ارتش جمهوري اسلامي ايران را از نظر تسليحات، تجربه، امكانات و ديگر موارد تاثيرگذار، با ديگر ارتش‌هاي جهان مقايسه كنيم، الان ما در چه جايگاهي قرار داريم؟

يك نيروي نظامي زماني مي‌تواند كارآمد باشد و به داشته‌هاي خود افتخار كند كه در يك صحنه رزم واقعي وارد شده باشد و از آن سربلند بيرون آمده باشد. الان ما كشورهاي بسيار زيادي در دنيا را شاهديم كه از لحاظ تجهيزات و نيروي انساني از ارتش‌هاي بسيار پيشرفته‌اي برخوردارند و قابليت‌هاي زيادي دارند اما چون صحنه عملي ميدان رزم را تجربه نكرده‌اند نه زمامداران آن كشورها و نه خود نظاميان، از اعتماد به نفس بالايي براي مواجهه با خطرات برخوردار نيستند.

اما شرايطي كه در جنگ تحميلي براي كشور ما پيش آمد و ارتش جمهوري اسلامي ايران در آن شرايط با دشمني روبه‌رو شد كه از امكانات فراواني برخوردار بود و از سوي 23 كشور حمايت مي‌شد، باعث شد نيروهاي نظامي ما، صحنه عمل را تجربه كنند. ارتش ما در شرايطي با اين دشمن مقابله كرد كه حقيقتا از آمادگي‌هاي لازم نظامي برخوردار نبود به عنوان مثال، تجهيزات ما آماده نبودند و نفرات نظامي ما نيز براساس شرايط پس از انقلاب از جمله تقليل خدمت سربازي، انتقالات بي‌رويه و بازنشستگي‌هاي زياد، موقعيت خوبي نداشتند. در اين شرايط ارتش ما وارد جنگ شد و توانست بخوبي خودش را نشان دهد و در مقابل آن هجوم بي‌امان دشمني كه قصد داشت 3 روزه يا 5 روزه، خوزستان را تصرف كند ايستادگي كرد. ارتش ما در جنگ تحميلي نشان داد كه از قابليت‌هاي بسيار بالايي برخوردار است. اين حضور در 8 سال دفاع مقدس و پيروزي‌هاي درخشان باعث شد ارتش جمهوري اسلامي ايران، اعتماد به نفس لازم را براي مواجهه و مقابله با خطرات احتمالي در خودش پيدا كند. اين اعتماد به نفس، ذخيره و ظرفيت بسيار ارزشمندي است كه ارتش جمهوري اسلامي ايران از آن برخوردار است. مضافا اين كه ارتش ما از انگيزه‌هاي ديني و معنوي بسيار بالايي برخوردار است و شهادت را فيض عظيمي براي خود مي‌داند. تبعيت از مقام معظم فرماندهي كل قوا، اتصال به اقيانوس بيكران مردم و بهره‌مندي از سلاح‌هايي كه در خود كشور توليد مي‌شود و بومي شده‌اند، همگي از جمله ظرفيت‌هايي هستند كه باعث شده‌اند ارتش جمهوري اسلامي ايران قوي‌ترين ارتش در منطقه خاورميانه باشد.

ارتش ايران ارتشي است كه از ويژگي‌هاي بسيار خوبي براي مقابله با تهديدات برخوردار است و اين ارتش با اعتماد به نفسي كه دارد و با تكيه بر اعتماد و اطميناني كه مردم به اين ارتش دارند در صحنه‌هايي كه بايد ورود پيدا كند با جرات وارد مي‌شود و به شايستگي انجام وظيفه مي‌كند. من اگر بخواهم در مقام مقايسه قرار بگيرم مي‌توانم به مردم عزيزمان اين اطمينان را بدهم كه ارتش ما توان و قدرت لازم را براي دفاع از ارزش‌هاي نظام جمهوري اسلامي ايران و تماميت ارضي كشور را داراست و هيچ خللي و نقطه ضعفي را در اين خصوص ندارد.

با توجه به تقسيم‌بندي‌هاي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران، حوزه وظايف ارتش در چه بخش‌هايي تعريف شده است؟

براساس اصل 143 قانون اساسي، ماموريت حفاظت از مرزهاي جمهوري اسلامي ايران و حفظ تماميت ارضي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران به ارتش واگذار شده است. ارتش براي اجراي اين ماموريت ساز و كار خاصي را تعريف كرد و تا چندي پيش 3 نيرو را در اختيار داشت كه عبارت بودند از: نيروي زميني، نيروي دريايي و نيروي هوايي.

در اين تقسيم‌بندي ماموريت نيروي زميني حفاظت از مرزهاي زميني بود و حفاظت از مرزهاي آبي و هوايي كشور نيز به عهده نيروهاي دريايي و هوايي بود.

در طرح جديد ارتش، نيروي هوايي به 2 قسمت آفندي و پدافندي تقسيم شد كه نيروي هوايي، نيروي آفندي شد و نيروي پدافندي ارتش هم كه وظيفه پدافند هوايي را به عهده دارد كليه پدافندهاي كشور اعم از پدافندهاي سپاه، پدافندهاي ناجا و پدافندهاي نيروي زميني را در اختيار گرفته است. بنابراين نيروي پدافند ارتش در حال حاضر شبكه يكپارچه پدافند هوايي كشور را اداره مي‌كند.

براساس اصل 150 قانون اساسي، ماموريت حفاظت از انقلاب و دستاوردهاي آن به عهده سپاه پاسداران واگذار شده است. من در اينجا مي‌خواهم به اين نكته اشاره كنم كه اين مرزبندي‌ها به معناي اين نيست كه حوزه كاري ارتش از حوزه كاري سپاه جدا باشد يا بعكس حوزه كاري سپاه جدا از حوزه كاري ارتش باشد. بلكه در مواقع مورد نياز سپاه به كمك ارتش خواهد آمد و در مواقعي كه ضروري باشد، ما به كمك سپاه خواهيم رفت.
شناخت ما از نيروهاي فرامنطقه‌اي سبب شد كه نوع به‌كارگيري سلا‌ح‌هايمان را تغيير دهيم

نظمي ميان ارتش و سپاه برقرار است كه اين حركت يك ناظم دارد و آن ناظم، ستاد فرماندهي كل‌قواست كه مشخص مي‌كند ارتش و سپاه در چه حوزه‌هايي با يكديگر همراه شوند. ما اين همكاري و همدلي را در 8 سال دفاع مقدس تجربه كرده‌ايم. به عنوان مثال، مي‌بينيم كه نيروهاي ارتش و سپاه در كنار يكديگر، قرارگاه مشترك ارتش و سپاه را تشكيل مي‌دهند كه اين همكاري مشترك به ساماندهي و اجراي عمليات‌هاي بزرگ انجاميد كه به لطف خدا، پيروزي‌هاي بزرگي را هم به دنبال داشت. پس از جنگ هم، همين همكاري و همدلي وجود دارد و خط قرمزها به عنوان تفكيك وظايف نيست، بلكه يك نظم و شرح وظايفي وجود دارد كه از سوي ستاد كل مشخص مي‌شود و ارتش و سپاه براساس آن به وظايف خودشان عمل مي‌كنند.

تعامل و ارتباط ارتش جمهوري اسلامي ايران با ديگر ارتش‌هاي جهان چگونه است و همكاري‌ها در چه حوزه‌هايي در جريان است؟

همكاري و تعاملي كه در حال حاضر با كشورهاي دوست و مسلمان وجود دارد در شرايط فعلي عمدتا در بخش‌هاي آموزشي خلاصه مي‌شود. به عنوان مثال، بازديد دانشجويان دافوس از دافوس مشابه در يك كشور دوست و مسلمان. يا تبادل دانشجو ميان ارتش كشورهاي دوست و مسلمان كه اين كار در حال انجام است. از ديگر فعاليت‌هاي از اين دست مي‌توان به ديدارهايي كه از مراكز آموزشي انجام مي‌شود، اشاره كرد. كلا سطح روابط و همكاري‌هاي ارتش جمهوري اسلامي ايران با ارتش كشورهاي دوست و مسلمان در سطح روابط آموزشي خلاصه مي‌شود. اما اين آمادگي در نيروي زميني و ارتش وجود دارد كه در صورت صلاحديد در حد اجراي رزمايش‌هاي مشترك و منطقه‌اي با كشورهاي دوست و مسلمان رابطه داشته باشد.

يعني از نظر قراردادهاي نظامي و تسليحاتي در حال حاضر رابطه‌اي برقرار نيست؟

خير، در شرايط فعلي در اين حوزه‌ها همكاري نداريم.

معمولا به دنبال برگزاري هر رزمايشي از سوي نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران شاهد اتهاماتي از سوي غرب مبني بر تهديدآميز بودن فعاليت‌هاي نظامي ايران براي ديگر كشورهاي منطقه هستيم. وارد شدن چنين اتهاماتي را چگونه تحليل مي‌كنيد و كلا هدف اصلي از برگزاري رزمايش‌هاي نيروهاي مسلح چيست؟

يك نيروي نظامي وظيفه دارد كه هميشه خودش را آماده نگه دارد. به همين دليل نيروهاي نظامي بايد به 3 مولفه، توجه زيادي داشته باشند: 1- تجهيزات 2- نيروي انساني و 3- آموزش. اين 3 مولفه در ارتقاي آمادگي رزمي يك نيرو، نقش كليدي ايفا مي‌كند. اما در ميان اين 3 مولفه آموزش از جايگاه بالاتري برخوردار است. زيرا آموزش، حلقه واسط ميان انسان و تجهيزات است و آن چيزي كه انسان را به تجهيزات پيوند مي‌دهد، بحث آموزش است. آموزش‌ها عمدتا به 2 صورت انجام مي‌شود: يكي به صورت آموزش‌هاي تئوري و نظري و يكي هم آموزش‌هاي عملي است. آموزش‌هاي تئوري در كلاس انجام مي‌شود و زماني كه اين مرحله تئوري و نظري آموزش انجام شد، به مرحله عملي آموزش مي‌رسيم. مرحله عملي آموزش، در سطح نيروي زميني از رده گروه شروع مي‌شود و به رده‌هاي دسته، گروهان، گردان، تيپ، لشكر و قرارگاه مي‌رسد. زماني كه سطح اين آموزش‌هاي عملي و ميداني ارتقا مي‌يابد ما به آنها رزمايش مي‌گوييم. يعني به عنوان مثال رزمايش يك تيپ، همان آموزش عملي يك تيپ است كه پس از انجام آموزش‌هاي نظري انجام مي‌شود.

در ضمن برخي كارهاي ديگري نيز در جريان اين رزمايش‌ها انجام مي‌شود كه به عنوان مثال، سلاح‌هايي را كه توليد شده است را در اين رزمايش‌ها تست مي‌كنيم. همچنين برخي تاكتيك‌هايي را كه به آنها رسيديم، از جمله تاكتيك جنگ نامتقارن را در اين رزمايش‌ها به اجرا مي‌گذاريم.

به عنوان مثال، يكي از تاكتيك‌هايي كه در رزمايش‌ها با موفقيت اجرا كرديم، جنگ 2 طرفه بود. اين تاكتيك در حالي انجام شد كه تا پيش از آن رزمايش‌هاي ما يكطرفه بود و ما با يك دشمن فرضي در رزمايش‌ها روبه‌رو بوديم؛ اما با استفاده از اين تاكتيك رزمايش‌ها را به صورت دوطرفه اجرا مي‌كنيم و با قرار دادن يك گروه به عنوان دشمن، حالت عيني‌تر و عملي‌تري به رزمايش مي‌بخشيم. دركل مي‌خواهم اين مطلب را عرض كنم كه رزمايش، ادامه آموزشي است.

هدف ديگري كه از اجراي رزمايش‌ها دنبال مي‌شود، اين است كه يك كشور زماني كه بخواهد در دوران صلح، اقتدار و توان رزمي خود را ارزيابي كند و نشان دهد از رزمايش استفاده مي‌كند.

اين كه برخي از كشورها از جمله آمريكا، رزمايش‌هاي ما را تهديدي براي ديگر كشورهاي منطقه مي‌دانند، چگونه تحليل مي‌كنيد؟

من قبلا اشاره كردم يكي از شيوه‌هايي كه آمريكا در مقابله با جمهوري اسلامي ايران به كار گرفته است، استفاده و به‌كارگيري وسيع از جنگ رواني است. يكي از تاكتيك‌هايي كه آمريكا در مقابل ايران بويژه در ارتباط با كشورهاي منطقه، در دستور كار خودشان قرار داده‌اند، اين است كه جمهوري اسلامي ايران را به عنوان يك خطر نشان دهد و به ديگر كشورها اين طور القا كند كه جمهوري اسلامي ايران به منزله خطري براي شماست؛ اما خود كشورهاي منطقه آگاهند كه از اين رزمايش‌ها براي كشورهاي منطقه، بوي صلح و دوستي به مشام مي‌رسد و هيچ تهديدي براي آنها نبوده و نخواهد بود.

حضور نيروهاي نظامي فرامنطقه‌اي در پايگاه‌هاي اطراف كشورمان تا چه حد بر فعاليت‌هاي ارتش جمهوري اسلامي ايران تاثيرگذار است؟

مسلما اين مساله بر فعاليت‌هاي ما بي‌تاثير نمي‌تواند باشد. ما به عنوان بازوي نظامي نظام وظيفه داريم كه مرزهايمان را زير نظر داشته باشيم. مرزها داراي عمقي هستند و ما به عنوان نيروي نظامي وظيفه داريم نيروهاي فرامنطقه‌اي را كه در اطراف مرزهاي ما مستقرند، زير نظر داشته باشيم و تمامي حركات آنها را رصد بكنيم تا اگر خداي‌نكرده بخواهند براي ما تهديد باشند، توان مقابله با آنها را داشته باشيم.

ما در درس‌هاي نظامي اين مساله را آموزش مي‌بينيم كه هر حركت نظامي با برخي قرينه‌هايي همراه است. به عنوان مثال، پدافند، قرينه‌هايي دارد و زماني كه نيروهاي فرامنطقه‌اي يك حركت‌هايي را انجام مي‌دهند، ما به اين نتيجه مي‌رسيم كه حالت پدافندي به خودشان گرفته‌اند يا حركات خاص ديگري نمايانگر اين است كه اين نيروها در حال‌ آماده شدن براي آفند هستند. ما به عنوان بازوي مسلح نظام، لحظه به لحظه اين رفت‌وآمدها و كم و زياد كردن نيروها را مدنظر داريم و متعاقب آنها خودمان را آماده مي‌كنيم. لذا جابه‌جايي نيروهاي فرامنطقه‌اي در چينش نيروهاي ما نمي‌تواند بي‌تاثير باشد و ما خودمان را براي عكس‌العمل‌هاي بعدي آماده مي‌كنيم.

در پايان دوران رياست‌جمهوري بوش، بحث تهديد نظامي عليه كشورمان قوت گرفته بود. برخورد نيروهاي نظامي در مواجهه با اين گونه تهديدها چگونه است؟

نيروهاي فرامنطقه‌اي با توجه به شكست‌هايي كه در افغانستان و عراق متحمل شدند و هنوز هم نوار اين شكست‌ها ادامه دارد. بعيد به‌نظر مي‌رسد كه توان باز كردن جبهه سومي را داشته باشند. لذا احساس من اين است كه ما از اين ناحيه تهديدي نخواهيم داشت.

البته تاكيد مي‌كنم كه ما به عنوان نيروي نظامي، خودمان را در بالاترين درجه آمادگي رزمي نگه مي‌داريم و ذره‌اي از رصدكردن دشمنان غافل نيستيم. اما در ارتباط با اسرائيل و صحبت‌هايي كه از برخي مسوولان آن مي‌شنويم بايد بگويم اين صحبت‌ها و اقدامات به منظور جبران تحقيري است كه در جنگ 33 و 22 روزه متحمل شدند. همه به خاطر دارند كه ارتش اسرائيل ظرف 6 روز، ‌طومار اعراب را در هم پيچيد؛ اما همين ارتش قدرتمند در جنگ 33 روزه و 22 روزه به چنين خفت و خواري و استيصالي رسيد كه سردمداران اسرائيل، در حال حاضر قدرت جمع كردن ارتش خود را ندارند. لذا به جهت بازسازي روحي ارتش خود ناچار هستند كه چنين اظهاراتي را مطرح كنند و دست به ساماندهي رزمايش‌هايي بزنند تا بتوانند ارتش خود را به جايگاه گذشته، نزديك كنند. بنابراين، چنين حركت‌هايي از سوي رژيم صهيونيستي براي جمهوري اسلامي ايران نمي‌تواند تهديد باشد و اگر هم بخواهد حركتي انجام دهد، نيروهاي مسلح ما از چنان توان و اقتداري برخوردار هستند كه ضربه‌اي به مراتب مهلك‌تر و سنگين‌تر را به نيروهاي متجاوز وارد خواهند كرد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب

آرشيو وبلاگ

پيوندها


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان بهترین ها و آدرس keyvan16547.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان




نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 100
بازدید هفته : 196
بازدید ماه : 220
بازدید کل : 89973
تعداد مطالب : 210
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


روزشمار محرم عاشورا

قیمت آنلاین طلا و سکه

فال حافظ

.